کویر

گر از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به فرشته ها به باران برسان سلام ما را...

کویر

گر از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به فرشته ها به باران برسان سلام ما را...

دیوونه زنجیری

سلام . منم دیوونه زنجیری .
آره منم یه دیوونه . مث همه دیوونه های دیگه .البته نه مث دیوونه های دیگه بلکه یه کم بدتر .
یه دیوونه که هم خود آزاری داره هم همسر آزاری . خودم که دیوونه ام . ولی بیچاره همسرم چی از دست من می کشه ؟ بعضی وقتها دلم می خواد یه کارایی بکنم ولی به زور جلوی خودمو می گیرم . و در مواقع کمی هم نمی تونم جلوی خودمو بگیرم . مثلا وقتی عصبانی می شم دوست دارم بکوبم تو سرم و خودمو بزنم اگه تنها باشم گاهی این کارو می کنم .
دیروز یکی از روزایی بود که اوج دیوونگی من بود . یه جورایی دنبال بهونه بودم . البته عمدا این کارو نمی کنم . دست خودم نیست . همش با همسرم دعوامی کردم . هر چی کوتاه می امد من تموم نمی کردم . آخرشم مث دیوو نه ها چشامو بستم و جیغ زدم . از اون جیغای بنفش . اگه جلومو نمی گرفت همینطو می خواستم جیغ بزنم بعدش هم با صدای بلند گریه کردم . راحت شدم . می گن گریه آدمو آروم می کنه ولی من بی صدا گریه می کنم بی صدا گریه کردنم لطفی نداره . بعد از جیغ و گریه احساس کردم خالی شدم . راحت شدم حالا می تونم تا مدتی راحت نفس بکشم . ولی تا کی نمی دونم . چون من دلم زود به زود پر می شه و نیاز به تخلیه داره .
نظرات 1 + ارسال نظر
امپراطور سیاوش قمیشی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.soltan-siavash.mihanblog.com

سلام دوست عزیز
وب جالبی و خیلی خوبی دارید
خوشحال می شم به من هم سر بزنید
با تشکر
امپراطور سیاوش قمیشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد